امروز ما اينجا جمع شديم
تا ياد و خاطره‌ي

يک قهرمان واقعي رو براتون زنده کنيم

پس حالا بريد عقب ، راحت باشيد

و از خوردن پاپکرن و معجون تون لذت ببريد

تا ما براتون قصه‌ي
اين قهرمان بزرگ رو

که خودش داستانشو رقم ميزنه
تعريف کنيم

 

خيلي خوب دوستان
از اول شروع ميکنيم

 

صحنه آمادست
شب همه جارو فرا گرفته

خسته و تنها توي اتاقش
پرنسس آمادست تا به زندگي خودش پايان بده

 

بهتره بميرم و غذاي کرم ها باشم
تا اينکه بدون عشق زندگي کنم

پرنسس به سمت جام زهر ميره

در همين حال مالووليوي شرور
داره براي تاج و تخت پادشاهي نقشه ميکشه

 

با وجود اينکه پدر پيرش
يه سگ مريضه

 

همينطوره
من يه سگ مريضم

 

چه کسي به آنجا خواهد رفت؟

او من خواهم بود
قهرمان محبوب شما

که براي نجات دوشيزه‌ي
ناآرامش بازگشته است

اي زندانبان يا او را آزاد کن

يا طعم تلخ شمشير انتقام مرا بچش

 

... طعم تلخ

 

دکتر مارکس؟

دکتر مارکس چرا صدات درنمياد؟

بچه ها ، مگه ما دراين باره حرف نزده بوديم؟
!بازيگري کنش و واکنشه

ويکتور ، تو چرا اينقدر چوبي؟
آخيش ، بهش گفتم

آقاي تيمز؟
شما خوب بوديد

 

شايدم يه جورايي خيلي خوب

 

چي گفتي ويکتور؟
کاراکتر من بي روح بود؟
چرت و پرته

!من ميدونم که کيم
!من واسه خودم کسي هستم
!من اين کاره ام ، من يه قهرمانم

هر داستاني به يه قهرمان نياز داره
...منظورم اينه که کي از من بهتر

ميتونه به اين رووني
جلو اين همه بيننده بازي کنه؟

 

صحنه آمادس

شنونده ها تشنه‌ي داستانن

 

من کيم؟

 

!من ميتونم هر کسي باشم

من ... من ميتونم ناخدايي باشم
که با سربلندي از يه سفر طولاني برگشته

تا دست مصنوعيشو تعمير کنه

 

يا يک جانور شناس نترس
که توي کنگو با افعي ها سروکار داره

!بخواب بابا کرم خاکي

 

و اگر هم هوس عشق و عاشقي زده به سرت

 

من تبديل به بهترين عاشقِ دنيا ميشم

 

ســـــــلـــــــام

 

شرمنده مزاحم ميشم
!اما به نظرم شما نظرتون گرفته که نظر منو بنظريد

ميدوني چيه
معمولا به نظر خانوم ها من بدجوري دختر کشم

اما تو انگار اصلا عين خيالتم نيست

نکن
نه جدي ميگم نکن

خوب اگه مجبوري
اوه اوه چيکار ميکني ،‌دست بردار

نکن يه جوري ميشم
!هه هه جدي يه جوري شدم

 

خودشه ، کشاکش

حق با تو بود ويکتور
من خيلي بي روح بازي ميکردم

 

دوستان من فکري به سرم زد
قهرمان نميتونه توي يه فضاي مصنوعي باشه

چيزي که داستان ما احتياج داره
يه اتفاق غيرمنتظرس

که قهرمان رو به مبارزه بِکشونه

 

!آقاي تيمز

 

 

هوووي

 

درسته
!تو

 

خجالت نکش ، بيا

چيزي نيست

آره ، بيا نزديکتر

 

خوبه

 

نترس ، گازت نميگيرم

 

!من اينجا به يه کم کمک نياز دارم

 

خوبي تو؟

 

من بايد برم به اونطرف جاده

اونطرف؟
يعني الان تو بودي که داشتي رد ميشدي؟

پس واسه همين بود که

 

چرا اون کارو کردي؟

اون تقدير منه ، درانتظار منه

چي؟... کي؟

روح غرب ،آميگو
اصل کاري

ميگن اون سوار بر يک کالسکه‌ي سفيد مرمريه
و محافضاي طلاييش هميشه دور و ورشن

!در مورد چي حرف ميزني؟

اون همه‌ي اميدمونه
ما بدون اون هيچي نيستيم

 

هيچي؟
!اين کار تو زندگي منو خراب کرد

من روابط اجتماعي فوق العاده پيچيده اي داشتم

دوستاي بانفوذ
!من خيـــــــلي مشهور بودم

دوستات؟من که هيچ دوستي نميبينم

!...ها...چي ميگه-

تو يه مارمولک تنهايي

 

ببين من به آب احتياج دارم،مايعات
دندونام زبر شدن

به لوسيون احتياج دارم
همينجوريش دو لايه از پوستمو از دست دادم

!به زودي ميتونم داخل بدنمو ببينم

!البته نه مثل حرکتي که تو اونجا زدي

ببين من نميتونم توي
صحرا زنده بمونم،باشه؟

من...من مال اينجا نيستم

ممکنه حق با تو باشه،اما الان که اينجايي

 

خيلي خوب ، حالا به من کمک کن
منم کمکت ميکنم چيزي رو که دنبالشي پيدا کني

اين کارو ميکني؟-
شايدم بيشتر؟-

زود باش ، من بايد برم سراغ تقديرم

يعني قبلاً هم اينکارو کردي؟-
آره بابا ، خيلي زياد-

 

خوبه خوبه
حالا انگشتمو بگير

روح منتظر منه

باشه ، باشه

 

باشه ، ببين اينجوري نميشه

من هرطور شده بايد برم اونور جاده

چرا صبر نميکني وقتي ماشيني نمياد رد بشي؟

اونقدرا هم که فکر ميکني آسون نيستش

چي؟

اين فقط يه استعارست

 

يکي ديگه

 

ميدونستم

 

کمک ميخواي آميگو؟

!فک کنم استعاره‌ي شما طحال مارو ترکوند

مسير دانش هميشه پر از فراز و نشيبه

آره خوب
!اما من فقط دارم دنبال مسير آب ميگردم

اگه ميخواي آبو پيدا کني
اول بايد خاکو پيدا کني

 

خاک

 

دنيا روي خوش به تو نشون داده

فردا چهارشنبه س
آب خواهد آمد

 

موقع ظهر مردم شهر
براي يک مراسم عجيب دورهم جمع ميشن

 

چي... يه شهر؟ با مردمش و اينا؟

کجاست؟-
يه روز پياده‌روي داره ، سايه ت رو دنبال کن-

 

يعني از من ميخواي که همينجوري بزنم به بيابون؟

راهش همينه

باشه ، پس تو داري ميگي که يه شهر اونجاست

اونجا يه شهره ، يه شهر واقعي ، نه از اون استعاره هاي تو

برو جلو
نگران نباش

 

!باشه

 

خيلي خوب
پس من ميرم

 

!من جاده رو ترک ميکنم ، در اين لحظه

 

!من به صحرا قدم ميگذارم

 

تنها

همه‌ي ما سفري داريم که بايد کاملش کنيم

 

اونطرف جاده ميبينمت

 

آميگو خوش اومدي

به اين سرزمين بي آب و علف

 

صحرا و مرگ

نزديک ترين دوستان همديگه هستند

ما به وسيله‌ي اين آهنگ شاد

شجاعت اونو ستايش ميکنيم

اما حرف هاي من يادتون باشه

اون زياد زنده نميمونه

 

اينجا توي صحراي موهاوي

ميليون ها سال طول کشيد تا حيوانات بتونن
خودشونو با اين محيط وحشي هماهنگ کنن

اما اين يارو مارمولکي
!ميميره

 

 

تکون نخور-
چي ؟-

 

تکون نخور -
تکون نميخورم -

!هيس
!تکون نميخورم

سعي کن مخفي بشي

چي...مخفي؟
منـ...منظورت چيه؟

 

!پنهان شدن

چي؟
چي داري ميگي؟

 

ديگه ديره-
نه نه ، چي چي رو ديره ؟ الان درستش ميکنم -

!من دارم پنهان ميشم،من پنهان شدم

هي ، آروم باش
داري چيکار ميکني؟

 

!يه جا وايستا

 

!سعي کن غير طبيعي نباشي

 

هي ، داري چي کار ميکني؟ -
دارم مخفي ميشم ديگه -

خب ، برو يه جاي ديگه-
حواسمو پرت نکن-

اينجا اتاق نداريم؟ -
اين هنره ، -

برو يه جاي ديگه پيدا کن -
همين جا خوبه -

 

اومدش ديگه ، بهتره فرار کني آقاي هنرمند -

چي؟ مگه خودت نگفتي حرکت نکن؟ -
اون واسه قبلاً بود ، الان بدو -

 

آديوس آميگو
(موفق باشي رفيق)

 

اوه سلام پوزه دراز

 

اوه چه بداخلاق

 

!خواهش ميکنم ، خواهش ميکنم ، سرگيجه ميگيرم ، حالت تهوع ميگيرم

 

نه
نـــــــــــه

 

آاااخ مامان جوون

 

تو ! من تورو ميکشم ، مارمولک نادون

!بيا بيرون از اونجا ، خودم خفه ت ميکنم

!پرنده ، پرنده

 

نه،نه ، صبر کن ، برگرد
داشتم باهات شوخي ميکردم

ما باهم خيلي رفيقيم-
من که تورو نميشناسم-

مارمولک ها ، قورباغه ها-
برو يه جا واسه خودت پيدا کن-

ما تقريبا از يه خونواده‌ايم-
اتاق خالي نداريم-

بيخيال ديگه،بذا بيام تو-
برو گمشو ديگه کنه-

!ميذارم خواهرم رو ببوسي

 

.....حـــــرومــــــزا

 

حالا دوستات کجان آميگو؟

 

اون دستاي کثيفتو از رو چکمه هام بردار

 

اوه...ببخشيد

حواسم بهت هست غريبه،پس خيلي آهسته بلند شو

يا شايدم دوست داري بعدازظهرت رو

!مشغول به هم چسبوندن تيکه هاي صورتت باشي

نه،نه خانوم-
تو کي هستي؟-

من کي هستم؟-
اينجا منم که سوال ميپرسم -

شهر ما دچار خشکسالي شده

اما يه نفر توي صحرا داره آبو انبار ميکنه

يک معماي خيلي پيچيدست

اما ميخوام بدونم تو چه نقشي اين وسط بازي ميکني؟

نقش؟-
خودت رو درگير چي کردي؟-

اوه...خوب
خوشحالم که پرسيدي

من در حال حاظر
دوتا کار دارم يه دونه معمايي و يکي موزيکال

نمايشنامش کامل شده
... فقط الان دارم يه خورده روي موسيقيش کار ميکنم.شبيه

 

فکر ميکنم يه وسترن ميشه

 

تو مال اين دوروبرا نيستي،مگه نه؟

 

هنـــ ....هنوز دارم روش کار ميکنم

 

خب اسم تو چيه؟

 

لوبيا-
بامزس اسمت-

!چي بگم،بابام عاشق خوراک لوبيا بوده

خب بازم خوش شانس بودي
!بابات عاشق شلغم نبوده

!چي؟ منظورت چيه؟

ببين من خودم عاشق سوپ شلغمم

اما زياد مطمئن نيستم
!که يه بچه خيلي از اين اسم خوشش بياد

باباي من انسان شريفي بود
گرچه بعضي وقتا کاراي احمقانه ميکرد

هوم چه تنده -
تو داري خاکسترشو ميخوري -

 

خاکسترشو باخودت اينور اونور ميبري؟

نه ،‌منظورم خاکستر سيگارشه!عاشق سيگار بود
اونا هيچوقت نتونستن جسدشو پيدا کنن

اوه خوب مطمئنم که اونم دلايل خاص خودشو داشته

تو اصلا واسه چي داري دخالت ميکني؟ -
...هيچي .. من -

پدر من هيچوقت به اون معدن نزديک نشده بود

اون بيشتر از يک ماه بود که الکل مصرف نکرده بود

و واسه اينکه به تو حالي کنم که اون
از زير بار مسئوليت هاي پدرانگيش در نرفت

بايد بدوني که در يک مرحله‌ي خاص از
تکامل خصوصي من يک قرار گيري رو به جلو

 

لوبيا خانوم؟

 

لوبيا خانوم؟
سلام؟

 

سلـــام؟

 

و من دارم به مردم ميگم

که اون صحيح و سالم برميگرده
و من به هيچ وجه زمينمو نميفروشم

 

چي؟داري چيکار ميکني؟ -
تو داري چيکار ميکني؟ -

من دارم چيکار ميکنم؟ -
تو منو بغل کردي -

تو خشکت زده بود -
نه نزده بود -

تو حرف نميزدي

اين يه جور مکانيزم دفاعيه
در حقيقت خيلي از مارمولک ها هم اينو دارن

تو داري از خودت درمياري

 

خوب تو چيکار ميکني اينجا ميموني و ميميري
يا ميخواي کسي برسونتت به شهر؟

نه،نه،نه
آره،نه،ممنون،نه

امروز چهارشنبس-
چهارشنبه؟-
روزي که همه يه هدفو توش دنبال ميکنيم-

 

حالا بگو بينم تو واقعا کي هستي؟

...خب من چندتا اسم دارم

اسم هنري دارم،اسم امضايي دارم،اسم عکاسي دارم

!...يه زماني اسم مستعارم تمساح بود
اما رفتم تغييرش دادم

و به اين ترتيب مرد غريبه‌ي ما
که دنبال يک همراه ميگشت

اين زن رو پيدا کرد
که درست مثل زنان دلفريب دنياي قديم

اونو به سمت مرگ حتمي پيش ميبُرد

 

...اسم مستعار نويسندگيم بود

و راستشو بخواي من از معدود مردهايي هستم
که فاميلم فاميل زنمه

خيلي خب ، رسيديــم

 

اوه خب خوبه

خوب،من واقعا ازتون ممنونم خانوم لوبيا

....خيلي لطف کرديد و اگه اجازه بفرما -
ما رفتيم -

 

خب پس باشه

 

ميبينمتون،لوبيا

 

به " خاک "خوش آمديد

 

داري ميري جيم؟

خب ما تمام تلاشمونو کرديم
مجبور شديم همه چيو بفروشيم

بدون آب محصولي درنمياد

 

فعلاً خداحافظ

 

اين ديگه چيه؟

 

اون ديگه واسه چي بود؟

قيافت خنده داره

تو هم قيافت خنده داره

پيراهنت مسخرست -
لباست مسخرست -

چشات باباقوريه -
صورتت خنده داره -

 

تو يه غريبه اي
غريبه ها اينجا زياد دَووم نميارن

بيا اينم لوبياهات،لوبيا

من غذا ميخوام ويلي-

تو همين الانشم کلي بدهکاري
ديگه نميتونم بهت نسيه بدم

اما من بدهيم رو ظهر بهت پس ميدم

نه تو متوجه نيستي،اين به خاطر آقاي مريماکه
مسئول بانک .اون ديگه نسيه کار نميکنه

سلام لوبيا

اون دلقک با توئه؟

لوبيا،لوبيا خانوم؟

نه بابا

...هي لوبيا

...هي

 

...اوه درسته
!پنهان شدن

 

ميشه يه ليوان...آب بهم بديد؟

 

اون يه ليوان آب ميخواد

دوتاش کن

!يه نعلبکي هم بهش بده

 

آب کاکتوس
فقط همينو داريم

 

ببينم آقاي جاميوه اي

خيلي از خونه تون دور شدي،مگه نه؟

تو دقيقاً کي هستي؟

 

من کيم؟

 

من ميتونم هرکسي باشم

 

ساخت دورنگو

 

چي شده پسر جون؟
يادت رفته مامانت کي بود؟

 

راستشو بخواي آره

 

!اما مامان تورو خوب يادمه

 

خوب دقيقاً حالا گفتي اهل کجا بودي؟

من؟
من از غرب ميام

اون دور دورا
بعد از افق ، پشت غروب

 

غرب دور دست

 

درسته رفقا

اونجايي که من ازش ميام قبل از صبحونه

واسه اينکه اشتهامون واشه آدم ميکشيم

 

بعد بهش نمک و فلفل ميزنيم

و خوب تو روغن سرخش ميکنيم
و بعدش ميخوريمش

ميخوريدش؟ -
منم همينو گفتم -

من صحنه هايي ديدم که اگه بهتون بگم
!از ترس توي شلوارتون ميشاشيد

سه روزو توي لاشه‌ي يه اسب سر ميکني
و تنها از ادرار خودت ميتوني سيراب بشي

اينکار هرکسي رو عوض ميکنه
اوه ، آره

 

ميبينم که اينجا چند تا آس اضافه دارين
خوشم اومد

نه دوست زشت و پشمالوي من
من مال اين اطراف نيستم

ميتوني بگي من مال همه جام
خونه‌ي من جايي که دردسر باشه

و من بتونم يه گرد و خاکي به پا کنم

ميتوني بگي من کسيم
که از جهنم اومده

 

...اسم من

 

رنگوئه

 

تو هموني نيستي که برادران جنکينز رو کشت؟

 

آها
با يک گلوله

عددي نبودن

هفت نفرشونو؟

 

درسته

 

هفت نفرشونو

 

آقاي رنگو
بگو دقيقاً چجوري اينکارو کردي

 

چه خوب شد که پرسيدي

خودمم دوست داشتم تعريف کنم
!اما همتون بايد کاملا دقت کنيد

 

...چونکه اينجا داستان ما

 

يه کم پيچيده ميشه

 

حسابتون بسته ميشه بزغاله خانوم
دو جرعه‌ي ديگه اضافه شد

دست نزن بچه دماغو
!دانشگاه آزاده تو مارو بدبخت کرد

 

من چاره‌ي ديگه‌اي ندارم لوبيا

توي اين اوضاع سخت
ما نميتونيم اعتبار بيشتري بديم

 

اما اينجا بانکه
!اينجا جاييه که شما آب رو نگه ميداريد

 

ببين لوبيا تو مثل دختر خودم ميموني
....از وقتي که پدرت

 

!مست و پاتيل "نيوفتاد" توي اون معدن

من از تو و بقيه در برابر
اين دنيا و واقعيت هاش محافظت کردم

...و خدا ميدونه که تو اين مدت

 

!آقاي مريماک

!آقاي مريماک

 

حالتون خوبه؟

 

لوبيا ميخوام يه چيزي نشــ...نشونت بدم

 

همش همينه؟ -
و اين تمام ذخيره‌ي ماست-

!نميدونم متوجه شدي يا نه؟

اما چهارشنبه ديگه چيزي به ذخيرمون اضافه نميشه

اگه من آبي نداشته باشم
مزرعه ام رو از دست ميدم

و شما داريد به من ميگيد که
کل آبي که باقي مونده همينه؟

اينا باهم جور در نميان

گوش کن
يه کسي داره توي صحرا آبو ذخيره ميکنه

 

من با جفت چشاي خودم ديدم

 

!آب توي صحرا؟

بينم اون موقع که توي يکي
از اون...حالت هاي مسخرت نبودي؟

نه

ما همه مون ميتونيم خيال پردازي کنيم
اما اين واقعيته

فکر ميکني واسه چي همه اين مردم دارن خونه هاشونو ميفروشن؟
اونا نميتونن دَووم بيارن

خوب... پس تکليف من چيه؟

خوب ما ميتونيم با شهردار صحبت کنيم

من شنيدم که اون توي اين بحران
داره به مردم کمک ميکنه

شهردار؟

شايد اون...تنها اميدمون باشه

گلوله خورد به يه بيل و بعدش...
...کمونه کرد و خورد به نفر سومي

و اونجا بودش که سقفو با يه بطري الکلِ

خالص به آتيش کشيدم

...و بلافاصله بدنش تبديل شد به يه
مجسمه که انگار از

زغال چوب تراشيده شد باشه

 

همين...همينجا نيگهش دار
تا الان شد شيش تا؛هفتمي چي شدش پس؟

 

...شماره‌ي هفت؟لعنتي

اون از ترس مرد

 

هفت نفر -
با يه تير -

نوشيدني براي همه

 

برام برقص

مرغي برقص
برقص

 

مگه کري عمو جون؟

اگه قسطاتو نتوني بدي
زمينت ديگه مال تو نيست

اين يه قانون پايه بين مشاورين املاکه-
تو قانون رو شکستي-

اگه يه بار ديگه سر و کلت اينجا پيدا بشه

اونو از روي شونه هات برش ميدارم
!و باهاش اونجام رو تميز ميکنم

 

!حواست به قسمت نوکش باشه

 

!ديگه اينجا برنگرد

 

شما به چي زل زدين؟

 

...هي بيلي کوچيکه ،بايد يه چيزي بهت بگم

 

اين ديگه چيه؟

ميدوني اين کيه بيلي؟اين رنگوئه

آره ، اون از تو نميترسه
از هيچ کدومتون نميترسه

اون برادراي جنکينز رو کشته

... با يه گلوله کارشونو ساخته،بيلي -
هفت نفرشون رو -

 

واقعا؟

 

بيا بذار درستش کنم

 

اهه...آها ميدونم ...بيا

 

الان خاموشش ميکنم

 

آره ، ازاولش بهتر شد

 

 

!وايستا!وايستا
يه ثانيه وايستا

 

خيلي خوب،خوب گوشاتونو باز کنيد

من بهتون يه شانس دوباره ميدم تا تجديد نظر کنيد

 

...و اگه نميخوايد که تجديد نظر کنيد

!من خودم براتون يه تجديد نظري ميکنم

 

آها،اين چيزيه که من ميگم

آره،خيلي خوب،گوشاتونو وا کنيد

حالا که ديگه رنگو به شهر اومده
اوضاع قراره فرق کنه

قوانين جديدي براتون دارم: هر روز صبح کفشام بايد واکس خورده

و قهوه‌ي داغم آماده باشه

و هرکاري که ميکنيد
!با من چشم تو چشم نشيد

!از محدوده‌ي ديد من دور بمونيد

اون رنگوئه -
نقشه اش چيه؟ -

اون از هيچي نميترسه -
عقابه براش مثل يه کفتر ميمونه -

و وقتي ديدين من دارم ميام
سريع بزنين به چاک

من قدم هاي گنده گنده برميدارم
و نميخوام شما ريزه ميزه ها

زير پاهام له بشين

 

البته بگم خشونت زيادم لزومي نداره

تا موقعي که ما همه مون مثل يه تيم، باهم کار کنيم

پس حالا بياين بيرون و همتون به خط بشين

!تا من ميرم و تجديد قوايي ميکنم

 

الان داره چيکار ميکنه؟

!فک کنم شماره دو داره

 

بيــــــ...بـــيـــخيال

 

از اينجا خيلي خوب ديده ميشه

نيگاش کنيد

داره عقابه‌رو ميگيره

...بفرستش جهنم رنگو

 

 

اونو ديدي؟ -
اون کارشو ساخت -

نظر...نظر تو چيه دکي؟

 

اين عقاب مرده

 

من که ميگم همين الان کبابش کنيم

!اون با يک گلوله اين کارو کرد

درست همونطور که گفته بود

مدت هاس که ما اينجا قهرمان نداشتيم

...کسي که بتونه يه کاري واسمون بکنه

 

فکر ميکنم وقتشه که اون به ديدن شهردار بره

شنيدي رنگو؟
تو به ديدن شهردار ميري

به افتخار رنگو

 

و به اين ترتيب غريبه‌ي ما

بين دوستان جديدش حسابي محبوب شد

و بيشتر و بيشتر توي سرنوشت
نانوشتش فرو ميرفت

پس کي قراره که بميره؟

به زودي دوست من ، به زودي

 

زمين من فروشي نيست

 

من اينجا اومدم براي اينکه زمينمو نجات بدم
نه اينکه بفروشمش

من مطمئنم که ما به يه نتيجه‌اي ميرسيم
...اگه تو فقط بري و صحبت کني

 

لوبيا کجا داري ميري؟
لوبيا

 

شهردار الان شما رو خواهند ديد

 

آب آقاي رنگو،آب

بدون اون فقط خشکي و تباهي هست

اما با آب ...زندگي هست

 

نگاشون کن.هيچ اميدي به زندگي ندارن
فقط به دنبال آبن

 

اين راز بقا توي صحراست

 

کنترل آبو به دست بگير
و تو کنترل همه چيو به دست گرفتي

البته من نبايد اينو به مردي مثل شما بگم
يک مرد غربي واقعي

اوه آره ، غرب ... بهترينه

اين از ذخيره‌ي شخصي خودمه

آب زلال بارون مربوط به سيل بزرگ

 

البته از زمان نوح نيستش
اونقدرها هم پير نيستم

 

به نظرم قدرت هم مزاياي خودشو داره

 

به نکته‌ي ظريفي اشاره کردي پسرم

 

اما علاوه براون مسئوليت‌هاي زيادي هم داره

 

من قبل از اينکه خاکي وجود داشته باشه
اينجا شهردار بودم

...ممکنه من فقط يه لاکپشت پير احساساتي باشم

اما من فکر ميکنم آينده‌ي خوبي در انتظار اين شهر هست
و دوست دارم توهم در اون شريک باشي

 

به سلامتي خاک -
به سلامتي خاک -

 

اونارو ميبيني اقاي رنگو؟
دوستان و همسايگان من رو؟

 

اينجا زندگي سخته
خيلي سخت

 

ميدوني اونا چجوري روزهارو سپري ميکنن؟

با اعتقادشون

 

اونا اعتقاد دارن اوضاع روبراه ميشه

اونا اعتقاد دارن آب بالاخره مياد

اونا به خلاف واقعيت اعتقاد دارن

اونا به فرداي بهتر اعتقاد دارن

 

مردم نياز دارن که به چيزي ايمان داشته باشن

 

و الان اونا به تو ايمان آوردن

 

برش دار آقاي رنگو
سرنوشتت در انتظارته

 

مردم بايد به يه چيزي ايمان داشته باشن

 

تقريبا ظهر شده ، همه چي حاضره؟

آره،اما اون ممکنه مشکل ايجاد کنه

اون مشکل نيست ويليام
اون يه راه حله

 

آخه يعني چي؟

...اين شهر داره از خشکي ميميره و شهردار

انگار تنها کسيه که بهش آسيبي نرسيده

يعني تو حتي يه ذره هم مشکوک نيستي؟

و اون آبي که توي صحرا بود،چي؟
من با چشاي خودم ديدم

باشه باشه باشه لازم نيست داد و هوار را بندازي
من در مورد شهردار تحقيقات ميکنم

اما اگه فکر ميکني واقعا دسيسه‌اي درکاره

من پيشنهاد ميکنم که با کلانتر جديد در ميون بذاري

 

خيلي خوب ميشه
هي مواظب اون سوزن باش

نه خيلي تنگش نکن
ميخوام چندتا چين بخوره

خوبه

آروم

يه ذره بلندترش کنيم -
نه،خوب نميشه -

ببينم از اين سرآستيناي
فرانسوي هم داري؟

ببخشيد آقاي رنگو
ميخوام باهاتون صحبت کنم

نظرت درباره تيپ جديدم چيه؟

حسابي خوشتيپ شدم. مگه نه؟

آره خوبه -
آنجليو ديديش؟ -

سلام لوبيا -
سلام انجي -

زشت -
حسود -

جنده -
...ببخشيد آقاي رنگو -

من اون کله‌ي پوکتو ميپاشونم روي ديوار

...من فقط ميخواستم بگم که

 

اوه،امضا ميخواي مگه نه؟

بيا ، نيگرش دار -
اينجا که مصاحبه‌ي مطبوعاتي نيست -

!اوه،گلوله توشه

اوه،ميدونم ميدونم،من همه چيو درمورد مراسم رقص امروز ميدونم

واسه خودم چندتا لباس شيک و مشتي سفارش دادم -
...من ميخوام يه پرونده باز -

آقاي رنگو -
اوه شماهم امضا ميخواين؟ -

...بيا،بذا برات يه دونه خوشگلشو -
...من ميخوام که شما يه تحقيقاتي در مورد -

ميدوني لوبيا،به نظرم تو اگه يه ذره
!زحمت بکشي و خودتو تميز کني،قيافت خيلي خوب ميشه

چي؟ -
پسرم،توي مدرسه بمون،سبزيجاتتو بخور -

!و همه چيو بجز شکسپير بسوزون

کي...شکسپير ديگه کيه؟ -
کلانتر رنگو -

اگه اين اسم واقعيه شماست

من سعي دارم زمين پدريم رو

که در شُرُف يه زمين خواري بزرگه نجات بدم

و شما اينجا دارين با اين هرزه بازي ميکنين؟

 

...واقعاً ناراحت کننده ست
...چه مرض بدي داره

 

چرا اينکارو ميکنه؟

يه واکنش نجات بخشه -
!فقط سويچش خراب شده -

خيلي چيز ستميه

اون جوش نيست
يه خال مادرزاديه

 

دوباره همونجوري شدم،مگه نه؟

چجوري؟

...بذا يه چيزي ازت بپرسم

کسي اينجا بهت گفت چه بلايي
به سر آخرين کلانتر ما اومد؟

 

...ميتونم ازتون بپرسم
...ببخشيد

آخرين کلانتر...
کجا دارين ميرين؟

 

چه بلايي سرش اومد؟

 

تمام طول روز

من با زمين هاي خشک و بي آب و علف سر و کار دارم

 

بدون حضور آب

 

آب خنک

 

من و رفيق پيرم

با گلوهاي خشکيده

 

و روح هاي گريان

براي آب

 

خنک

 

اوه...اوه...ببخشيد
متاسفم

آب زلال

 

ميبينم که مراسمتون برقراره

!بايد يکي دوتا حرکت براتون بزنم

اين قضيه اينجا طبيعيه؟

آره هر چهارشنبه مثل ساعت

تو آن پرنده کُشت؟

!آره درسته ، راستشو بخواي من کشتمش

!پرنده مرد ، مار آمد

مار؟گفتش مار؟

منظورش مارزنگيه آقاي رنگو

اون هيچوقت پيداش نميشد
چون از عقاب ميترسيد

اما الان ديگه ميادش

!ميشه وقتي مردين من چکمه هاتون رو بردارم؟

نه

! رنگو از اين مار زنگوله‌اي هيچ ترسي نداره

ايمس هم همينو ميگفت

ايمس؟

 

کلانتر ايمس
!پنج شنبه - شنبه

ببينم تو دندون طلا هم داري؟

 

خاکي هاي عزيز من

مقدمتون به روز بزرگ
رستگاري گرامي باد

 

دستياران گرامي
شيرفلکه‌ي مقدسو آماده کنيد

 

ما يک تازه وارد بين خودمون داريم دوستان

مردي که به گمان من نياز به اندکي معرفي دارد

مردي که در بدو ورودش به شهر خيلي خوب ظاهر شد

آقاي رنگو؟
ممکنه تشريف بياريد جلو؟

بدش به من
مال منه

 

زمان فرا رسيده است دوستان من
زماني که منتظرش بوديم

 

لحظه‌ي روحاني

 

زمان سرنوشت

 

زمان رستگاري

 

زمان آبــيــاري

 

تقصير اون بود -
اين همون تازه وارده -

بسوزونيدش -
اون يه جادوگره -

!چکمه هاشو من برميدارم

دوستان،دوستان
خشم خودتون رو کنترل کنيد

از اين به بعد روزهاي سختي پيش رو داريم
چيزي که ما بهش نياز داريم فداکاريه

اما اگر در هر موردي به من نياز داشتيد
...بدونيد که در خونه‌ي من به روي همه

صبر کنيد ، صبر کنيد

!اين قضيه از سه جا گوشش بازه

اول از همه اينکه آب بانک تموم شده
و حالا هم اين شيرفلکه خشک شده

آب بانک تموم شده؟

چي داره ميگه؟-
اون ميگه که آبي توي بانک نمونده-

 

اين همه‌ي چيزيه که ما داريم
نميتونيم همشو بديم به شما

اون پس انداز منه

 

تو شهر من از اين خبرا نيست
متشکرم

 

خدارو شکر که شما اينجاييد کلانتر
اوضاع ديگه از کنترل خارج شده بود

بله بفرماييد

خيلي خب حالا،بذا يه نگاهي
به منبع نارضايتي مردم بندازم

 

!ممنونم

خيلي خوب،گوش کنيد
من داشتم فکر ميکردم

و فکر ميکنم به نتايج خوبي رسيدم

!شماها مشکل آب داريد

 

توجه کنيد
من دارم نکته‌ي مهميو ميگم

فرض کنيم که اين يارو ميخواد يه قورت آب بخوره

يه کوچولو،مساله‌ي مهمي نيستش
درسته؟

 

و تو

!توکه قيافت مثل گندم برشته شده

شايد توهم بخواي يکي دوقورت بخوري

 

حواستون به من باشه

 

بعدش فکر ميکنيد چه اتفاقي ميوفته؟
اگه هرکدوم از ما بخواد يه قورت آب بخوره؟

 

قبل از اينکه متوجه بشيد
آبي ديگه باقي نمونده

و بعدش ما چي ميشيم؟

 

!بعد ما تشنه ميمونيم

 

!خيلي تشنه

!بعد ماها مثل حيوانات به جون هم ميوفتيم

 

خيلي خوب حالا توجه کنيد
ما فعلا واسه شيش روز آب داريم

 

پـــنــج -
!ما فعلا واسه پنج روز آب داريم -

 

تا موقعي که ما آب داشته باشيم
ما شهرمون رو داريم

 

کلانتر رنگو درست ميگه

تا موقعي که ما اين آبو داريم
هنوز اميد داريم

و من همين جا اعلام ميکنم

از الان به بعد من تمام وقت و انرژيمو

براي محافظت از مايه‌ي حياتمون صرف ميکنم

!تا رنگو رو دارين ، غم ندارين

 

وقت بخير خانوم ها

وقت بخير کلانتر

ديگه اينجا نبينمت

همينجا وايستا بوقلمون جان
برگرد اون تو و حقت رو بگير

من فکر ميکنم که خودت ميفهمي
مردم اينجا چقدر مهمون نوازند

ممنونم کلانتر

چي؟
بازم تو؟

 

!اشتب شد

 

اينکه بانک نيست -
احمق اشتباه کردي -

همونجا واستا

کي بود؟ -
کلانتره -

دستاتون رو بيارين بالا
جايي که بتونم ببينمشون

 

درست همونطوري که انتظارشو داشتم

حفاري با وسايل غير مجاز
ازجاتون جم نميخورين

 

حفاري؟

 

بيا اينم بيلچه ، کلنگ ، قرص آسپرين
...چيپس و پفک ، کتاب جدول و

حالا يه اجازه نامه ميخواين

حزقيل ، سليمان

اون بالا چه گهي دارين ميخورين؟

من دوتا غده داشتم که
از شما دوتا باهوشتر بودن

لعنت به شما،اينجا که بانک نيستش

بابا کلانتر اينجا واستاده
و ميخواد به ما کمک کنه

ميخواد به ما يه مجوز حفاري بده

درسته قربان،فقط انجام وظيفه ميکنم

 

يک کلانتر تنها و وظيفه شناس

که مثل عقاب مواظب اين دور و اطرافه

 

!اين صداي اون بود؟

 

خيلي خوب کلانتر
اگه ما به رگه‌ي اصلي معدن ميرسيديم

از طريق حفاري و اين حرفا

پولامونو بايد کجا ميذاشتيم؟

اتفاقاً
اينجا توي شهر خاک

ما بهترين و مجهز ترين
بانک اين اطراف رو داريم

 

صبح ظهر و شب ازش محافظت ميشه
توسط اينجانب

 

بسيار سپاسگزارم

بانکو زدن
بانکو زدن

يا خدا
بانکو زدن

چه خبر شده؟

نميدونم،آبو دزديدن-
چي ميگن؟-

ميگن بانکو زدن

 

!دکتر سوسکي! من آتيش گرفتم
!بغلم کن

 

بانکوزدن،شهر خشکه خشکه
ما همه از تشنگي ميميريم،مردم اشکشون دراومده

اون قول داده بود محافظت کنه
آب تموم شده و اين تقصير اونه

 

خيلي خب دوستان عقب وايستيد
شلوغش نکنيد

اينجا صحنه‌ي جرمه

منطقه رو تخليه کنيد
...ميخوام همه چيز نمونه برداري بشه، اثر انگشت،دي ان اي،مو

از ادرار افراد نمونه برداري کنيد
براي منم يه فنجون قهوه بياريد

!جاي اون دوتارو اشتباه نکني

اين ديگه چيه؟

مجوز حفاري؟

بدش من،اينا مدارکن

حالا چيکار کنيم کلانتر؟

ما به اون آب احتياج داريم-
ما همه مون ميميريم-

دوستان، همه مون ميدونيم که الان بايد چيکار کنيم

کاملا درسته
ما ميدونيم که بايد چيکار کنيم

بايد چيکار کنيم؟
!يک گروه تحقيقاتي تشکيل ميديم-

!يک گروه تفريحاتي تشکيل ميديم -

 

تحقيقاتي

 

ما اينکارو خيلي منظم و
ازروي برنامه انجام ميديم

 

کسي اينجا هست که تفنگي چيزي داشته باشه؟
از هرنوعي بود مهم نيست

 

خب بدک نيست

حالا چيکار کنيم کلانتر؟

...حالا
ميتازيــم

 

مقصدمون کجاست؟

چي؟

مقصدمون کجاست؟

 

به عنوان معاون من تا زماني که من
دنبال اشرار ميکردم تو مسئول مسيريابي هستي

از مهارت هاي سرخ پوستيت استفاده کن
بهت بر نخوره ها

حالا بگو از کدوم طرف بايد برم؟

ميخواي ابروتو تکون بده
يا باچشمات اشاره کن

 

اوه
اينکاره‌اي ها

 

من روي تو حساب ميکنم اسپونز

توي ريشات يه ذره تنباکو گير کرده

هميشه بايد يه پزشک دور و برمون باشه،درسته دکي؟

خزندگان بايد هواي همو داشته باشن
درسته برادر؟

من دوزيستم

هيچکس کامل نيست

 

تو مطمئني که براي انجام وظيفه آماده اي سرباز؟ -

چي؟ -

خوب ميدوني يه چيزي تو چشمته

 

!اوه ، اون ورم ملتحمه ست قربان
مرض خونوادگيه

 

خوب خوشحالم که واگيردار نيستش

 

!آرايشگاه بغل دستيه آبجي
...اينجا جاي خانوما

 

مهم نيست

نه نه خانوم کوچولو

وقتي که من نيستم
يکي بايد مواظب شهر باشه

 

ميتونم به کسي شليک کنم؟

 

!اوه،دست به هفتيري ها

 

کلانتر تو آبو برميگردوني ، مگه نه؟

 

رو من حساب کن آبجي کوچولو

 

از کدوم طرف بريم کلانتر؟ -
اينجا پر تونله -

اينا براي امنيت شهر درست شدن

اينجا سوراخ هاش حتي
!از سوراخ هاي زن خارپشت هم بيشتره

هي،بابام يه بار منو برد خونه‌ي اون

 

البته چيزي که من انتظارشو داشتم نبود

 

پس اون سارقا چجوري بانکو پيدا کردن؟

آقايون اگه ممکنه از بحث اصلي خارج نشيم

کلانتـــر، بيا اينجا

 

اينجارو ببين -
انگار دارم صورت خدارو ميبينم -

آمين برادر

يادش بخير،هرچهارشنبه آب داشتيم

چه روزايي بود

بايد يه دليلي براي اينا باشه

دليلش هرچي باشه يکي داره جريان آبو کنترل ميکنه

نظر تو چيه کلانتر؟

 

به وضوح مشخصه که دزدها از اين مسير اومدن

ما اين خطوط رو دنبال ميکنيم تا به نقطه‌ي شروعشون برسيم

و متهمان مربوط به
!اين پرونده‌ي آبکيو دستگير کنيم

چي گفت؟ -
فکر کنم گفت لوله رو دنبال کنيم -

گفت لوله رو دنبال کنيد -
گفت لوله رو دنبال کنيد -

 

اينجا خيلي مرطوبه

مثل ستون هاي زير سد آب ميمونه

من يه بار گواترمو برداشتم

شبيه توني بنت بود
که تازه از حموم دراومده باشه

من اونو ميذاشتمش لاي نون ميخوردمش

 

هرکاري که ميکنيد
به پايين نگاه نکنيد

 

اينجا ديگه چه جور جاييه؟ -
يه سفره‌ي آب زيرزمينيه -

 

سفره‌ي آب زيرزميني چيه؟

يه استخره اما زير زمينه

 

الان که خاليه

 

فک کنم زياد خوردم

 

اينجا آخر خطه -
ديگه بيشتر نميره -

خب اينم از مسير لوله
اين بايد به يه چيزي وصل باشه

تو خيلي حرف ميزني
چرا خفه خون نميگيري؟

خودت چرا خفه خون نميگيري؟
ميخواي حالتو جا بيارم؟

!مامانت اين کارو کرد
منم بلافاصله کبابش کردم

شماها انگار قضيه رو نميگيريد ، مگه نه؟

يه چيزي يا يه کسي داره
از منابع آب ما استفاده ميکنه

و اون لوله يه ربطي به اين قضيه داره

من فکر ميکردم داريم ميريم دنبال دزداي بانک

!ما در حال تجربه‌ي يک پارادوکس قياسي هستيم

اگه خفه نشي
صورتتو به صورت قياسي تراش ميدم

بيا ببينم ميخواي چيکار کني

 

همه تون ساکت باشين
نميذاريد تمرکز کنم

 

واو فهميدم
مشعل هاتونو خاموش کنيد

 

روي چشم

 

ايده‌ي خوبي بود
رفيق

برين بالا -
پاتو از رو صورتم بردار -

بدک نبود،ها؟

اگه همينجوري به فکر کردن ادامه بدي
کم کم کلاهت آتيش ميگيره

...خوب ميدوني
...چه کنيم ديگه،مرد بايد

 

سوختم ، سوختم

 

بيچاره ها
تمام چيزي که نياز داشتن يه ذره آب بوده

کاکتوس خشک شده
اين نشونه‌ي خوبي نيست

هي نيگاه کنيد من چي پيدا کردم-
اونجا چي داري؟-

من اول ديدمش-
مال منه-

بدش به من بابا

در هر صورت خاليه

من ميدونستم

اونو کجا پيداش کردي؟

کلانتر ، بايد اينو ببيني

 

اين آقاي مريماکه بانکيه

اون اينجا چيکار ميکنه؟

همه عقب وايستن -
خيلي خوب ، بذا ببينم -

انگار اون نامردا از پشت بهش شليک کردن

نه ، به اين مرد شليک نشده
اون غرق شده

غرق شده؟ -
وسط صحرا؟ -

!چه مرگ ضايعي

 

خوب حالا... اينا رد پاهاي کين؟

 

جالبه،زمين هنوز مرطوبه

فکر کنم بايد دفنش کنيم

نه بابا ، پرنده ها هم بالاخره بايد غذا بخورن

اين چرخه‌ي زندگيه

کلانتر

ميشه چند کلمه‌اي برامون بگيد؟

 

بله،بله

 

اي خداي بزرگ

ما امروز اينجا جمع شديم
تا ياد اين مرد رو گرامي بداريم

 

آقاي ميراماک

!شما اين حقو داريد که سکوت اختيار کنيد

يا الان حرف بزنيد يا
!براي هميشه ساکت بمونيد

آمين

آمين -
آمين -

هي ، اون سرخپوست بي عقل داره
اونجا چيکار ميکنه؟

 

ميبينم که داري با ارواح مشورت ميکني

نه ، من تو لکم
يعني الان آماده‌ي جفت گيريم

 

اوه
باشه،يادم ميمونه

 

ميوه‌ي کاکتوس

آره،ميوه‌ي باستاني کاکتوس

فکر کنم مردمون شما واسه غذاهاي

محليشون از اين به عنوان ادويه استفاده ميکنن

يه ملين طبيعيه قوي هم هست

 

يک کالسکه

سه مرد،به سمت غرب
...يکي کور،يکي

 

يکي يه غده‌ي پروستات بزرگ
يه وري روي اسب

چي؟چي گفت؟ -
ميگه يه وري روي اسب نشستن -

آروم حرف بزنين -
چي ميگه؟ -

ميگه بعضيا مشکل مقعدي دارن

خيلي خب
کدومتون ميخواين چکاپ شين؟

 

!حال به هم زد

 

الان دقيقاً ميخوايم چيکار کنيم؟

 

حالا
!ما ميتازيم

 

معنيش اينه که ما الان داريم ميتازيم
در اين لحظه

 

من قبلا که ميرفتم پيک نيک
با بابام هميشه از اينا ميخورديم

ميتونستم کل شب اينارو بخورم

 

البته صبح مجبورم ميکرد براي صبحونه
همشو بالا بيارم

 

يه بار من يه سگ بزرگو خوردم
و بعدش همشو استفراغ کردم

اينکه چيزي نيست
من يه بار يه قبيله‌ي آدم کوتوله هارو خوردم

 

داشتن بد نيگام ميکردن

اونارو يادمه ، خيلي باحال بودن

من يه بار يه ستون فقرات
آدمو توي مدفوعم پيدا کردم

 

!بايد نگهش ميداشتي

 

لوبيارو بده به من لوبيا

کلانتر؟ -
نه،ممنون -

آقاي رنگو، ميشه به ما درمورد
روح غرب بگيد

 

آره،برامون بگيد -
چيزايي که دربارش ميگن حقيقته؟ -

بله درسته ، روح غرب

کمال جاويدان دور از دسترس

ميگن که اون با يه کالسکه‌ي مرمري ميادش

با محافظاي طلايي که ازش مراقبت ميکنن

 

اما فقط کساني ميتونن اونو ببينن که
قدم در راه سرنوشتشون برميدارن

 

و ميتونن

به اونطرفش برسن

 

اونطرف چي؟

اين يه استعارس

آخ چشمم

سريع خوب ميشه

کلانتر ، با مار زنگي
ميخواي چيکار کني؟

 

ها؟ چي؟ کوشش؟

 

شرمنده
اما ميگن که تاحالا يکي دوبار باهاش روبرو شدي

 

آره

!اوه آره مارزنگوله‌اي
!منظورت داداشمه

داداشت؟-
منم همينو گفتم-

 

اما ... اون يه ماره
و تو يه مارمولکي

خوب راستشو بخواي
!مامانم يه جورايي روابط اجتماعي زيادي داشت

 

تا حالا نيشت زده؟

اوه آره تا دلت بخواد،يه نيگا به بچه بنداز
بيا دست بزن

اوه چه باحال ، يه دونه ناف

خوشبختانه من در برابر زهرش مصونم

!توي قهوه ام يه خورده ميريزم
واسه اينکه خوش طعم تر بشه

درسته که اون فقط از عقاب ميترسه؟

درسته،همونطور که ميگن اينا دشمناي طبيعي همن

 

اينقدر حرف هاي وحشتناک زدين
که من زهره ترک شدم

من که امشب نميخوابم،نه

اصلا نگران هيچي نباشين
فردا که بياد ما اون آبو پيدا ميکنيم

و مثل قهرمان ها به شهرمون برميگرديم

 

دوستان قبل از اينکه بخوابيم

دوست دارم يه لحظه دستاي همو بگيريم

و چند کلمه‌اي با روح غرب صحبت کنيم

اوه آره-
ايده‌ي خوبيه-

 

اي روح غرب،من تاحالا با تو
خيلي خوب صحبت نکردم

اما ميخوام امشب به خاطر اينکه
کلانتر رنگو رو وارد زندگي ما کردي ازت تشکر کنم

 

ما زندگي خيلي سختي داريم و

بعضي وقتا من حتي نميدونم چجوري قراره زنده بمونيم

اما کلانتر رنگو يه جورايي
باعث شد دوباره اميدوار بشم

 

ما به يه شير دل احتياج داشتيم
و تو هم يکي براي ما فرستادي

 

خوبه که کسي باشه
که آدم بهش اعتقاد داشته باشه

ازت ممنونم روح غرب
آمين

 

آمين

 

فقط خواستم تست کنم

 

شب سرديه -
مرسي -

 

تا حالا احساس کردي که اونا دارن
بهت نيگا ميکنن؟

اون يه گياه اسپانيائيه

اما اين اطراف بهش ميگن کاکتوس سرگردان

سرگردان؟

يه افسانه‌ي قديمي هستش که ميگه
اونا به دنبال آب راه ميرن

وقتي من يه دختر کوچيک بودم با دقت اونارو
نيگاه ميکردم تا بينم که حرکت ميکنن يا نه

من فکر ميکردم که اگه دنبالشون برم
اونا منو به يه جاي فوق العاده ميبرن

جايي که براي همه آب باشه

 

من شب ها و شب ها اين کارو کردم
اما اونا هيچوقت تکون نخوردن

 

اما تو هنوزم اينکارو ميکني

 

کيه که از يه جاي فوق العاده بدش بياد؟

 

ما اون آبو پيدا ميکنيم لوبيا
من بهت قول ميدم

 

چقدر صداش تنها بود

 

تو تا حالا تنها بودي؟

بعضي وقتا

منکه باورم نميشه
تو خيلي جذابي،همه تورو دوست دارن

 

من به سختي ميتونم با کسي رفيق بشم -
جدي؟ -

 

آره،ما تقريبا توي اون زمين ايزوله شديم

مثل کسي که توي يه جعبه‌ي در بسته باشه

معمولا آدم هاي زيادي رو نميبينيم

!اصلا نميتونم فکر کنم چه حسي داره

 

شخص خاصي توي زندگي تو هست؟

 

اوه،خوب قبلا يکي بود
اما نتونست سرشو حفظ کنه

تازه...زندگي من واسه اين جور
کارا خيلي خطرناکه

ميدوني اون بيرون به تنهايي
دووم آوردن خيلي سخته

... هميشه کسايي دنبالتن و

 

لوبيا؟

 

زنده زنده پوستتو ميکنم
مثل يه بچه‌ي ناتني با کمربند سياهت ميکنم

وحشين مگه نه؟

خانواده‌ي متزلزلي هستن،ميتونيم نفوذ کنيم

 

اون چيه که داره مياد؟

 

آبه

 

من يه نقشه دارم
و هرکدوم از شما يه نقشي توش داريد

من بايد چيکار کنم؟

اسپونز تو مهمترين کارو بايد بکني

تو اينجا ميموني و
اگه اتفاقي افتاد

به ما...علامت ميدي

 

لوبيا سايز لباسي که پوشيدي چَنده؟

آوردش

آبو پيدا کرده -
توانجامش دادي پسرم -

...خب راستشو بخواي

تو چرا نميتوني مثل برادرت باشي؟

بابا بايد يه چيزي در مورد آب بت بگم

خفه شو ،خفه
يکي داره مياد

 

روز بخير آقايون
اميدوارم شما،شما و شما روز خوبي داشته باشين

ميخوام بهتون گروه نمايشي

هنر پيشه هاي مسافر رو معرفي کنم

 

چي گفت؟ -
فکر کنم بازيگرن -

گروه نمايش؟
اين کار توي هفت ايالت ممنوعه

صحنه آمادست
پرنسس آمادست تا زندگي خودشو خاتمه بده

من در انتظار عشق هستم

 

در همين حال نگهبان تنها
مواظب درهاي ورودي قلعه ست

 

مواظب درهاي ورودي قلعه ست

 

آهاي،چه کسي به آنجا خواهد رفت؟

!خيلي مسخره اس

ساکت باش،عاشق اين قسمتشم

در صداي بوق و کرنا
پدر مسنش وارد ميشود

 

يه زري بزن ، کيوپيد

 

آها...دختر خوشگل...افليج بابا

...بيا بريم به

 

بقيش چي بود؟ -
به سمت آسمان -

 

چي...اين ديگه چي بود؟

فک کنم اينم يه تيکه از نمايش بود

شما در محاصره‌ي ما هستيد

کل اعضاي خانواده
دستا بالا طوري که بتونم ببينمشون

کل خونواده‌ي من؟

 

ميبينم که جمعتون جمعه

فکر کنم بايد خودمونو
آماده‌ي يه جنگ سنتي بکنيم

 

دوست دارم بدوني که اين
تمام نيروي ما نيست

 

چي...اون چيه؟اون ديگه چي بود؟

اون همون علامته

اون علامته
بايد يه اتفاقي افتاده باشه

 

خب...الان بايد چيزي بشه؟

!من آماده‌ي شنيدن پيشنهاد شما هستم

 

فرار کنيـــــد

 

بپر روي درشکه

 

ببينم مسابقه اي چيزيه اينجا؟

 

ها...وقتي دارن فرار ميکنن حال ميکنم

ميبل بوق بزن

 

فکر کنم موفق شديم

بيننده هامون که حسابي کف کرده بودن

آره اما فک ميکنم توليد نسلشون
!يه ذره غير عادي بوده

 

حمله‌ي خفاش ها

 

بيا تو برون

 

امشب انگاري غذاي سبک داريم

بجنبيـــد

 

احمق به آب تيراندازي نکن

سليمان ، نوبت حمله‌ي گاز انبريه

چشم بابا

 

!فک ميکنم اونا با ما دشمني دارن

دارن ميـــــــان

 

سلام

باباي

 

کمندتو بنداز دور اون دزد

 

من پيشنهاد ميکنم که ما يه حرکتايي بزنيم

من پيشنهاد ميکنم که تو خفه شي و تيراندازي کني

کلانتر کجاست؟ -
گرفتنش -

دوستان ، نوبت عمليات فروده

 

صداي چي بود؟ -
برو ببين -

 

چيه؟
مشکلي پيش اومده؟

 

اي بدک نيست

 

!سردرد

 

همش همين بود؟

 

!زيادم بد نبود

 

بيا،اينو نيگرش دار

 

دستتو بکش

 

!ببخشيد

 

!بـپـــر

 

غير ممکنه

نميتونه اينجوري باشه
خاليه

آبي در کار نيست

آبي در کار نيست؟ -
ما داشتيم واسه چي ميجنگيديم؟ -

تو مايه‌ي حياتمونو تلف کردي

!فکر ميکنم الان داره نقش کلانترو بازي ميکنه

اين همون يارويي نيستش که به ما
مجوز حفاري دادش؟

چي داد؟ -
چرت و پرت ميگه ، ميخواد گيجتون کنه -

شما و خويشاوندانتون به جرم
سرقت از بانک و

قتل مشاور اقتصادي محبوب ما

يوهانس مريماک سوم
يا...همون جو چاقالو بازداشت هستيد

کلانتر ما کسيو نکشتيم

ما به داخل اون مخزن تونل زديم
اما هيچي توش نبود

يه نفر بانکو قبل از ما زده بود

پس اون منبع آبو از کجا اوردين؟

اين همون چيزي بود که من سعي کردم بهت بگم بابا

من اونو توي صحرا پيداش کردم

اي توي اون روحت
پس واسه چي آورديش اينجا؟

صبر کن بينم
پس وقتي شما منبع آبو پيدا کرديد خالي بود؟

دقيقاً

نه،من حتي يه کلمه از حرفاشو باور نميکنم

بيا دارش بزنيم کلانتر -
از وسط نصفش کنيم -

آخه کي آبو توي صحرا انبار ميکنه؟

 

...اولين بار که نيستش

 

اين يه پازله
يه معماي پيچيده

اينجا چه خبره کلانتر؟

هنوز نميدونم

اما من اين معما رو حلش ميکنم
و تمام قسمت هاي مخفيشو براتون رو ميکنم

تو و خونوادت با من مياين

 

دارن ميان

اوناهاشن

 

انگاري دزدارو گرفتن

 

آب کجاست؟

 

آبي در کار نبود

 

کجا داره ميره؟

 

داره ميره به ديدن شهردار

 

بايد کلي خوشحال بشه مگه نه؟

ضربه‌ي قشنگي بود رئيس

 

...جالبه

بابت کفش ها ازتون عذرخواهي ميکنم آقاي رنگو

اما اين بازي يه سري قوانين
مخصوص به خودشو داره

و من در مورد اونا خيلي سخت گيرم

حوب اين خوبه،چون شما بايد به چندتا سوال جواب بدين

و منم قوانين خاص خودمو دارم

 

آخه واسه‌ي چي کسي بايد توي اين
بيابون خشک آب ذخيره کنه؟

به نظر مياد که حرف هاي دزداي بانک
يه ذره روي تو تاثير گذاشته

درضمن،همينکه اونارو دار زدن
کار تو اينجا تمومه

آفرين -
کارتو خوب انجام دادي -

اما اگه کسي قبل از اينکه
اونا بانکو بزنن،بانکو زده باشه چي؟

و کي ميتونه اين کارو کرده باشه،آقاي رنگو؟

من اميدوار بودم شما بتونيد به من بگيد

فکر ميکنم داري به من تهمت ميزني

هرطور دوست داري برداشت کن

 

يه حرفي زدي که همش داره مخمو قلقلک ميده

چي؟

 

آب رو کنترل کن
همه چي رو ميتوني کنترل کني ،

 

بيخيال آقاي رنگو

ديگه داري به من قدرت ماورايي ميدي

آخه واقعا چجوري من ميتونم
کنترل آب رو به دست بگيرم؟

 

انگار اين بازي تو مشتتونه قربان

خوب...من سال هاست که دارم بازي ميکنم پسرجون

من قبل از اينکه بزرگراه ايجاد بشه
اينجا بودم

من پيشرفت رو جلوي چشام ديدم

و يکي دوتا چيز هم ياد گرفتم

 

شايدم زمانش رسيده باشه که تو
يه نگاهي به دوردست ها بندازي

تو هم تاريخ رو ميبيني که داره ساخته ميشه

 

يه نگاه بنداز پسر جون

 

ميتوني پيشرفت زمان رو ببيني

 

داري چي ميسازي؟

آينده رو آقاي رنگو ، آينده رو

يه روزي همه‌ي اينا
تبديل به افسانه ميشه

پيشرفته ترين شهر غرب وحشي
کلانتر ؟ هفت تير کش؟

ديگه جايي براي اونا نيست
ما ديگه متمدن شديم

ما ديگه متمدن شديم -
درسته ، متمدن -

 

!اين آينده ست

ميتوني جزئي از اون باشي
يا ميتوني از قافله جا بموني

اين همون اتفاقيه که براي آقاي ميراماک افتاد؟
اونم از قافله جا موند؟

حواستو جمع کن آقاي رنگو
انگار فراموش کردي که يه مارمولک کوچيک بيشتر نيستي

ظاهرا تو هم فراموش کردي که من
!توي اين منطقه خود قانونم

 

کلانتر جديدمون اينقدر نقش قهرمان رو بازي کرده

که ديگه خودشم داره باورش ميشه

!به جيک بگو بياد

اون فرشته‌ي مرگه

هرجايي که بره قتل عام راه ميندازه

خبرش کن

 

تکون نخور؛بايد وقتي ميري پيش خدا
تر و تميز باشي

 

تقدير به دست فرشته‌ي مرگ افتاده
مرگ داره از راه ميرسه

 

يعني قهرمان ما زنده ميمونه؟

 

شهردار تمام زمين هاي اون منطقه رو خريده

و فقط زمين شما مونده لوبيا خانوم

آخه چرا؟اين کار غيرمنطقيه
بدون آب اون زمينا مفت نمي‌ارزن

مگر اينکه اون خودش کنترل آب رو در دست داشته باشه

!مثل مثانه‌ي ميمونا

بعد ميتونه همينکه تمام زمين هارو خريد
آبو برگردونه روي زمين

چجوري ميتونه اينکارو بکنه؟

 

خب ميدوني همه چيز از تجربه حاصل ميشه

مثلا وقتي ميمونا اونکارو ميکنن
شما به سختي متوجهش ميشين

کلانتر ، ما يه مشکلي داريم

 

صبر کن لوبيا
نيازي به اسلحه نيست

 

دارشون بزنين -
اون دزدا رو به ما تحويل بديد -

آروم باشيد،آروم
بذاريد حرف بزنم

اونا بايد تقاصشو پس بدن -
همه اروم باشن -

بيارينشون اين بيرون
تا جيگرشونو از داخل بدنشون بکشم بيرون

 

تو هم اسپونز؟

اونا فقط آب مارو ندزديدن
اونا هرچي رو که داشتيم از ما گرفتن

اينجا هيچکس کسي رو دار نميزنه
نه تاوقتي که من کلانترم

اما اون کاملا مقصره

تو گفته بودي که آبو برميگردوني

بدون آب ديگه اميدي براي ما نميمونه

ديگه چيزي نداريم که بهش ايمان داشته باشيم

 

اون تابلو رو اونجا ميبينيد؟

 

تا موقعي که اون تابلو اسم کلانترو داره

بدونيد که توي اين شهر قانون حکم فرماست

اما اگه قانوني نباشه
...بهش فکر کنيد

خيلي آهسته شروع ميشه
مثل قارچ رشد ميکنه

يک توهين بهانه‌اي ميشه براي شروع

همسايه به همسايه رحم نميکنه
و بعد از مدتي ما بچه‌هاي هم رو ميخوريم

مثل حيوون به جون هم ميوفتيم

و به زودي تبديل به وحشي ترين موجودات ميشيم

 

پس اگه دنبال چيزي ميگردي
که بهش ايمان داشته باشي،اسپونز

به من ايمان داشته باش

 

به اون تابلو ايمان داشته باش

 

تا موقعي که اون اون بالا آويزونه
ما اميد داريم

 

!سلام برادر

تشنه‌اي؟

 

خيلي وقت گذشته برادر
اوضاعت چطوره؟

 

...اوه خوبه،خب ميدوني

 

من در مورد اينکه چجوري
برادراي جنکينز رو کشتي شنيدم

با يک گلوله ، ها؟

درسته ديگه مگه نه؟

همه‌ي اين مردم خوب اينجا
اون داستان مسخرت رو باور کردن ، مگه نه؟

اونا فکر ميکنن که تو
يه قاتل حرفه‌اي هستي ، مگه نه؟

انگاري اين مردم به تو اعتماد دارن

اونا فکر ميکنن که تو قراره
شهر کوچيکشون رو نجات بدي

اونا فکر ميکنن که تو قراره
روحشون رو نجات بدي

 

اما هردومون خوب ميدونيم
مگه نه؟

 

پس چرا به رفيقات نشون نميدي
که از چي ساخته شدي؟

طبيعت واقعيت رو نشونشون بده

چرا تفنگت رو نِميکشي و به من شليک نميکني؟

البته مسلمه که اين همه گلوله لازم نداري

فقط يه دونه
ها؟

 

برو جلو قهرمان
ماشه رو بکش

 

توي چشات يه قاتل حرفه‌اي داري؟

 

!من که چيزي نميبينم

 

تو هيچ کدوم از اون کارايي رو
که گفتي نکردي،مگه نه؟

تو برادراي جنکينز رو نکشتي؟
تو حتي اهل غرب نيستي

هستي؟

 

بگو -
! نه -

بلندتر
فکر نميکنم کسي از دوستات شنيده باشه

 

نه

اوه تو حسابي به اين مردم دروغ گفتي

تو يه بزدل بيشتر نيستي
درست نميگم؟

درسته

بلند تر -
درسته -

 

حالا خوب گوش کن دروغ گوي عوضي

اينجا حالا ديگه شهر منه

اگه دوباره اينجا ببينمت
مستقيم ميفرستمت به جهنم

 

تو...تو کي هستي؟

 

من کيم؟

 

!من هيچ کسي نيستم

 

!محافظان طلايي

 

!کالسکه‌ي مرمري

 

!روح غرب

 

....ببخشيد
آقاي...روح؟...قربان؟

 

چيز خوبيه
بعضي وقتا بايد خيلي تلاش کني تا به چيزي که ميخواي برسي

 

!پس تو تونستي

 

اينجا بهشته؟

اگه بهشت بود ، بايد اينجا
!با کيم نوواک شيريني ميخورديم

!آره...شوخي ميکني

اينجا داري چيکار ميکني؟

جستجو ، مثل خودت

 

!!من ديگه حتي نميدونم دنبال چي ميگردم

من ديگه حتي نميدونم کي هستم

 

!اونا قبلاً به تو ميگفتن مرد بي نام

 

اين روزا اونا براي
هرچيزي يه اسمي دارن

مهم نيستش که اونا چي صدات ميکنن
مهم اينه که خودت چي باشي

رفتار من دقيقا همه چيو بدتر ميکنه
من يه دروغگوي حقه بازم

دوستاي من به من ايمان داشتن
اما اونا يه قهرمان لازم دارن

!پس يه قهرمان باش

نه نه نه ، شما متوجه نيستيد
من اصلا نبايد اينجا ميبودم

درسته ، تو راه خيلي طولاني اي رو اومدي
تا چيزي رو پيدا کني که اصلا اينجا نيست

 

نميگيري؟
!موضوع راجع به تو نيست

 

!راجع به اوناست

 

اما من نميتونم برگردم

تو نميدوني که حق انتخابي نداري،پسرم؟

 

هيچکسي نميتونه از سرنوشت خودش فرار کنه

 

!پس تو تونستي

 

درسته آميگو
!اونطرف جاده

 

!تو هم اونو ديدي؟

ما چيزيو ميبينيم که بايد بينيم

 

زيباست ، مگه نه؟

 

... آره

 

همينطوره

 

بيا رفيق
ميخوام يه چيزي رو نشونت بدم

 

سال ها پيش تمام اين منطقه
زير آب بود

اما حالا فقط يه سوال باقي ميمونه

 

چي به سر اون اومده؟

 

!اونا دنبال آب ميرن

!اونا دنبال آب ميرن
بجنب

 

اين غير منطقيه
!بدون آب اون زمين بي استفادست

 

چي داري ميسازي؟

آينده رو آقاي رنگو

يا به ما ملحق شو
يا از قافله جا ميموني

 

من اينجا بودم
قبل از احداث بزرگراه

 

من پيشرفت رو ديدم

و يکي دوتا چيز ازش ياد گرفتم

 

کنترل آبو به دست بگير

و تو کنترل همه چي رو در دست داري

 

بيخيال آقاي رنگو

داري به من قدرت ماورايي ميدي

آخه واقعا چجوري من ميتونم آبو کنترل کنم؟

 

حالا چي ، آميگو؟

 

!هيچکسي نميتونه از سرنوشتش فرار کنه

 

!من برميگردم

 

آخه چرا؟

 

!چون اين چيزيه که من هستم

 

خيلي جرات داري که دوباره اينجا پيدات شده
کلانتر، چي ميخواي؟

 

باباخوشگله و پسراش رو
به خاطر کاري که نکردن ، دارند دار ميزنند

 

!اما من يه نقشه دارم

 

من ميدونم که اين چقدر
براي تو مشکله لوبيا

اما تو داري تصميم درستي رو ميگيري

تصميمات
تصميمات

ديگه لازم نيست که
بيشتر از اين رنج بکشي

 

زمين خونوادگي شما الان
!ديگه به دردي نميخوره

 

اين قرارداد رو امضا کن
و از زير بار بي مسئوليتي پدرت بيا بيرون

 

پدر من بي مسئوليت نبود

پول کثيفت رو نگه دار
منم زمينم رو نگه ميدارم

 

دختره‌ي بي عقل
هرکاري رو که ميگه بکن

وگرنه اينقدر فشارت ميدم تا
چشات از کاسه‌ي سرت بزنه بيرون

 

...صبر کن جيک، لازم نيس

بذار من کار خودمو بکنم
تو منو آوردي اينجا

و حالا ما اين بازي رو تا آخرش ميريم

 

اون برگه‌ي کوفتي رو امضا کن خانوم

برو به جهنم

!فکر ميکني من از کجا اومدم؟

 

به چشمام نگاه کن

ميخوام جون دادنت رو ببينم

 

!جيک

 

ازت ميخوام بياي بيرون

 

جيک

امروز هي داره باحال تر ميشه

 

اونو بذارش زمين

وگرنه چي آقا کوچولو؟
منو ميکشي؟

درشرف همين کارم

 

دستاي کثيفتون رو به من نزنين -
دهنتو ببند -

خيلي خب کلانتر
بچرخ تا بچرخيم

 

!حالا رفقا

 

بکشيد، بکشيد -
بکشيد، بکشيد -

 

!ايده‌ي بدي بود

 

!تشنه‌اي برادر؟

 

اومدش

 

نه نه

 

اين يه معجزست

مواظب باشيد

 

نگاه کنيد -
چيه؟ -

 

راه نجاتمونه باباخوشگله

فرار ميکنيم پسرا -
!فرار از زندان -

 

اون کله‌ي پوکتو سوراخ سوراخ ميکنم
آبکشت ميکنم

پس خوب شد که
!من چند تا نيروي پشتيبان آوردم

 

چي؟

 

اون عقاب نيست

!يه مشت خفاشن

 

طبق برنامه عمل کنيد پسرا
!گلوله هاشو تموم کنيد

 

يه گلوله کارتو ميسازه

!مردش نيستي

 

امتحانم کن

 

!اوه آقاي رنگو

 

چيزيو فراموش نکردين؟

 

تفنگت رو رد کن بياد ، کلانتر

 

همين حالا ، آقاي رنگو

 

لوبيا ، طاقت بيار
نگران نباش ، من يه نقشه دارم

 

کمــــــــک

درو باز کنيد

 

خيلي خُب
!حالا نقشه‌ي دوم

 

چي؟
چرا مِن مِن ميکني؟

 

همه‌ي مشکلاتم حل شد
به جز يکي

 

اينجا يه غرب جديده مارزنگي

جايي براي هفت تيرکش ها نيست
ما ديگه الان تاجريم

!کلاه هاي جديدمون هم داريم

از اون جايي که من ميام
به اين ميگيم ابتکار

 

!تو برگشتي

 

اين چي بود؟

!لازم نيست بترسي
اما فکر کنم نقشه‌ي دوم رو قورت دادي

چي؟

 

خبلي خُب
وقت ترسيدنه

تو و کلانتر بيشتر از اوني که فکرشو بکني به هم شبيه هستين

شما هيچي جز يه افسانه نيستين

به زودي حتي کسي باور نميکنه
که شماها وجود داشتين

 

آخرين گلوله
براي از بين بردن آخرين جنايتکار

 

چقدر زيبا

 

اوه،اوه کلانترِ،اگه ما باهم کار کنيم

ميتونيم براي مشکلات راه حل پيدا کنيم
...و کلي پولدار ميشيم

شما بهتره با ايشون مشورت کنيد

 

...يک گلوله

 

من به احترام شما سرتعظيم فرود ميارم

به عنوان يک افسانه در برابر افسانه‌اي ديگر

 

...خب تو چي داشتي ميگفتي

به زودي کسي حتي باور نميکنه که
...شماها وجود داشتين

نه،جيک،نه

 

!رنگو

 

تو آب رو برگردوني
همونطوري که قول داده بودي

...تو واقعا يه قهرماني

 

...نکته‌اي که در مورد قهرمانا بايد بدوني اينه که

!نشاش توش

باشه

 

من نميدونم شما ميخواين چيکار کنين
اما من ميخوام يه تني به آب بزنم

 

و به اين ترتيب مارمولک سفرشو کامل کرد

از يک آغاز ساده تا يک افسانه
که ما امروز آهنگشو خونديم

البته اين مارمولکه ما، يه روزي ميميره
!شايد توي يه حادثه توي خونه

که ميدونين ديگه الان 65 درصد
!مرگ هاي غير طبيعي رو تشکيل ميده

اما مردم شهر هميشه
اسم ناجيشون رو به ياد دارن

!اگرچه اون وقارشونو ديگه از دست دادن

 

!به" گِل "خوش آمديد

 

!بابا خوش تيپ

 

منم دارم ميام -
نظرت درباره‌ي يه دونه خنکش چيه؟ -

!آب پول نميشه
!پول پوله

...خب من پولي ندارم -
فقط با پول با من صحبت کن -

 

!ما يه مشکلي داريم

!کي دوباره اين خارپشتو توي استخر راه داده؟

!من واقعا فکر ميکنم تو منو کامل ميکني

لطفا دوشيزه‌ي مرا رها کنيد

کات،کات.همه پنج دقيقه استراحت -
چطور هميشه ديالوگت رو فراموش ميکني؟ -

 

اي بابا،بچه ها

واسه چي اينکارو کردي؟

داشتم چک ميکردم
شنيدم اگه خيلي آفتاب سوخته بشي

ميتوني پوست صورت يه آدمو بکني

اين چيه؟-
طحال انسانه-

بهش دست نزن

اين دومين باريه که من اينجوري ميشم

اينجا چقدر آبش باحاله

!چون من الان دارم توش ميشاشم

شناي بزرگسالان،پنج دقيقه‌ي آينده

!بين شناورها بمونيد

بيا اينم ناهارته

کشمش هاشم برداشتم از توش
همونجوري که دوست داري

...يادت نره،اسپري بينيت توي خُرجينته

لوبيا -
...مرطوب کنندتم توي -

لوبيا،ما در اين باره صحبت کرده بوديم -
لوسيون؟ -

!اون واسه تفنگمه
!مرطوب کننده‌ي تفنگه

کلانتر،کجا داري ميري؟

يه مشکلي پايين رودخونه به وجود اومده
بيل خلافه دوباره شر به پا کرده

خيلي خب عزيزم
همينجوري صحيح و سالم برميگردي

!بيخودي قهرمان بازيم درنمياري از خودت

لوبيا داري چرت و پرت ميگيا

من بايد از وجهه خودم محافظت کنم

 

اين تيک تک من کجاست؟

 

اوه، پيداش کردم-
چه خبره اينجا؟-

خب ميدوني،براي برآورده کردن
خواسته هاي مردم

قهرمان بايد از خودش بگذره

و تصوير خودش رو به عنوان يک قهرمان
براي هميشه جاودانه کنه

 

پس اين شات غروبه

 

حالشونو جا بيار،آميگو

 

آماده‌اي؟

دوستان من

زماني خواهد رسيد که شما نسبت به خودتان
شک ميکنيد

زماني زمين و زمان بر عليه شما ميشوند

اين لحظه را به ياد بياوريد
من را به ياد بياوريد

 

بدانيد که من آنجا و در حال نظاره‌ي شما خواهم بود

!گاهي اوقات هم در زمان هاي نامناسب

اين هم جزئي از معاملمونه

و يادتون بمونه،در ميون ما

...روح واقعي غرب

 

دوباره از اول ميگيريم

TranslateD & Subtitled By Reza.p1991@yahoo.com